اینکو تِرمز به انگلیسی incoterms (محاوره ایران اینکوترم می گویند) متشکل از ترکیب سه کلمه انگلیسی «International Commercial Terms» به معنی اصطلاحات بینالمللی بازرگانی تشکیل شدهاست و به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینهها و مسئولیتها بین فروشنده و خریدار استفاده میشود.
شامل مجموعهی از پیش تعریف شدهای از اصطلاحات تجاری است که توسط اتاق بازرگانی بینالمللی در رابطه با قوانین تجاری بینالمللی منتشر میشود. از این اصطلاحات به شکل گسترده در تراکنشها و معاملات تجارت بینالمللی استفاده شده و استفاده از آنها توسط نمایندگان تجاری، دادگاهها، و همچنین وکلای بینالمللی تشویق میشود. قواعد اینکوترمز در اصل با هدف منتقل کردن ساده وظایف، هزینهها، و ریسکهای مرتبط با حمل و نقل بینالمللی و تحویل کالاها ایجاد شده و شامل مجموعهای از اصطلاحات تجاری ۳ کلمهای است.
قواعد اینکوترمز توسط دولتها، مقامات قضایی، و فعالان تجاری در سراسر جهان برای تفسیر پر استفادهترین اصطلاحات تجارت بینالمللی کاربرد دارد. آنها با هدف کاهش یا حذف ابهاماتی که به واسطه استفاده از زبانهای گوناگون در کشورهای مختلف پیش میآیند ایجاد شده اند. به همین دلیل اغلب در قراردادهای فروش بینالمللی از آنها استفاده میشود. اولین سند منتشره از اصطلاحات تجاری بینالمللی در سال ۱۹۲۳ منتشر شده است، و اولین سندی که با عنوان اینکوترمز منتشر شده مربوط به سال ۱۹۳۶ است.
قواعد اینکوترمز چه کاربردی دارند:
قواعد اینکوترمز این موارد را روشن می کنند:
- مسئولیت ها: خریدار و فروشنده هرکدام چه کاری را باید انجام دهند، مثلاً چه کسی برای حمل و نقل و بیمه کالا باید اقدام کند یا چه کسی اسناد حمل و نقل و پروانه صادرات و واردات را فراهم کند.
- ریسک: کجا و چگونه فروشنده کالا را تحویل می دهد به عبارت دیگر در کجا ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.
- هزینه ها: کدام یک از طرفین مسئول چه هزینه هایی است برای مثال هزینه حمل و نقل، بسته بندی، بارگیری یا تخلیه، و یا هزینه های مربوط به ایمنی.
قواعد اینکوترمز چه کاربردی ندارند:
قواعد اینکوترمز به هیج وجه جایگزینی برای یک قرارداد خرید و فروش نیستند. این قواعد بیانگر رفتارهای تجاری خاص برای نوعی خاص از کالا نیستند و کاربرد آن برای هر نوع کالایی است. این قواعد می توانند به همان ترتیب که برای محموله سنگ اهن به صورت فله استفاده می شوند، برای ۵ کانتینر تجهیزات الکترونیکی یا ۱۰ پالت گل تازه که به صورت هوایی حمل می شوند استفاده شوند.
قواعد اینکوترمز کاری به موارد زیر ندارند:
- قراردادی برای خرید و فروش وجود دارد یا خیر
- مشخصات کالای خریداری یا فروخته شده چیست
- زمان، مکان، روش یا وحد پولی پرداخت بها به چه ترتیب است
- روش های قابل حصول برای فسخ قرارداد خرید و فروش چیست
- عواقب تأخیر و سایر روش های تخطی از الزامات قراردادی
- تأثیر تحریم ها
- تغییر تعرفه ها
- ممنوعیت های صادرات و واردات
- فورس ماژور (قوه قهریه)
- حقوق مالکیت قانونی
- روش، محل دادرسی یا قانون ناظر بر قرارداد در صورت بروز اختلاف
شاید مهمترین نکته ای که لازم باشد در مورد اینکوترمز روی آن تأکید شود این باشد که قواعد اینکوترمز به مسائل مربوط به انتقال مالکیت کالای فروخته شده به هر نحوی از انحناء سروکار ندارد.
این ها مواردی هستند که طرفین قرارداد لازم است در مورد آن ها تمهیدات مشخصی در قرارداد اتخاذ کنند.
عدم توجه به این موضوع در صورت بروز اختلاف در اجرا یا تخطی از موارد قرارداد می تواند باعث پدید آمدن مشکلاتی شود. در حقیقت قواعد اینکوترمز ۲۰۲۰ به خودی خود قرارداد خرید و فروش نیستند. این قواعد فقط به عنوان بخشی از قرارداد در قرارداد گنجانده می شوند.
قواعد اینکوترمز:
قواعد اینکوترمز مجموعه ۱۱ تایی از اصطلاحات اختصاری ۳ حرفی که با حروف D-C-F-E شروع می شوند که انعکاس دهنده رفتارهای استاندارد بین طرفین قرارداد دریک معامله خرید و فروش است و در روش های حمل و نقل عمومی استفاده می شوند:
اصطلاحات اختصاری: EXW,FCA,CPT,CIP,DAP,DPU,DDP,FOB,FAS,CFR,CIF
روش های حمل و نقل عمومی:
- گروه E مخفف اصطلاح Ex Works – تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ:
تعریف: تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ (محل کار). در این روش فروشنده، کالا را در محل تولید یا انبار کالا به خریدار تحویل میدهد و کلیه هزینهها، اعم از بارگیری، حملونقل، بیمه، گمرک و ریسک خرابی کالا بر عهده خریدار است.
- گروه F – تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ:
این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده، کالا را در محلی که خریدار تعیین کرده تحویل وی میدهد. مهمترین روشهای موجود در این گروه عبارتاند از:
- FCA: مخفف اصطلاح Free Carrier
تحویل کالا به حملکننده در مبدأ (تحویل کالا داخل کامیون، ریل و هواپیما). با توجه به اینکه محل تحویل کشور فروشنده میباشد، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک محل بارگیری میباشد. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه با خریدار (نه الزاماً).
- FAS: مخفف اصطلاح Free Alongside Ship
تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ. محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
- FOB: مخفف اصطلاح Free On Board
تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ. فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی عبور داد ریسک خود را خاتمه دادهاست. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحویل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
- گروه C – تحویل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حمل:
این گروه شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده باید مخارج کرایه را تا مقصد پرداخت نماید، ولی خطر فقدان یا خسارت و هزینههای اضافی بر عهده خریدار است. در این روش نوعی تقسیم مسئولیت بین خریدار و فروشنده اعمال شدهاست.
- CFR: مخفف اصطلاح Cost and Freight
هزینه و کرایه حمل تا مقصد. C&F سابق است ولی مخصوص حمل دریایی. کالا وقتی از روی نرده کشتی عبور میکند (بارگیری میشود) مسئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه بیمه با خریدار است. هزینه حمل با فروشندهاست. عقد قرارداد بیمه با خریدار است. و عقد قرارداد حمل با فروشنده.
- CIF: مخفف اصطلاح Cost, Insurance and Freight
هزینه ، بیمه و کرایه حمل تا مقصد. مخصوص حمل دریایی میباشد. کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری میشود مسئولیت فروشنده خاتمه میابد. هزینه حمل و بیمه با فروشندهاست. عقد قرارداد حمل و بیمه با فروشندهاست.
- CPT: مخفف اصطلاح Carriage Paid To
تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد. حمل مرکب ولی بیشتر برای طرق زمینی یا هوایی استفاده میشود. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حملکننده میدهد خاتمه میابد. هزینه حمل با فروشنده تا نقطه معین طبق قرارداد. هزینه بیمه خریدار. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
- CIP: مخفف اصطلاح Carriage and Insurance Paid to
تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد. روش حمل مرکب میباشد. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را به نقطه توافق شده میرساند خاتمه میابد. هزینه بیمه و حمل با فروشندهاست. عقد قرارداد بیمه و حمل با فروشندهاست. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
- گروه D – تحویل کالا در مقصد:
شامل اصطلاحاتی است که به موجب آن فروشنده مسئول رساندن کالا به نقطه یا محل مورد توافق شده در مقصد است و فروشنده کلیه خطرات و هزینهها را بر عهده میگیرد.
- DAF: مخفف اصطلاح Delivered At Frontier
تحویل در مرز (مرز تعیین شده). بهطور عمده حمل به وسیله راهآهن انجام میشود و در این نوع حمل میتوان سندی سراسری از راهآهن گرفت که کلیه عملیات حملونقل را تا مقصد نهایی در برگیرد و کالا را برای آن دوره زمانی بیمه نماید.
- DES: مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship
تحویل در عرشه کشتی (در مقصد). فروشنده کالا را در عرشه کشتی در بندر مقصد تحویل خریدار میدهد و اقدامات و هزینههای ترخیص کالا جهت ورود به بندر مقصد برعهده خریدار است.
- DEQ: مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay
تحویل در اسکله (در مقصد). فروشنده وقتی کالا را از کشتی به اسکله انتقال داد و عوارض انتقال به اسکله مقصد را پرداخت نمود، در بندر مقصد تحویل خریدار میدهد.
- DDU: مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid
تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد بدون انجام ترخیص کالا برای ورود و پرداخت عوارض تحویل دهد.
- DDP: مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid
تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد پس از انجام ترخیص کالا و پرداخت عوارض تحویل خریدار میدهد.
منابع: ویکی پدیای انگلیسی، زومین بازار، آشانایی با مبانی مدیریت توزیع، شرکت حمل و نقل مسیراکسیر
نویسنده: پگاه تمیزی